تاریخ انتشار : پنجشنبه 5 اسفند 1400 - 20:19
کد خبر : 1281

اکبررضی زاده، چشمهایش را بست

اکبررضی زاده، چشمهایش را بست
 اکبر رضی زاده  شاعر ،نویسنده و روزنامه نگار ادبی پس از دو ماه بیماری ریوی روز پنجشنبه 5 اسفند دعوت حق را لبیک گفت.

به گزارش پایگاه خبری چکامه سرا، رضی زاده  متولد دوم مهرماه سال ۱۳۳۱  در اصفهان  متولد شد. وی با سمت  کارشناس کتابداری در دانشگاه صنعتی اصفهان، مشغول انجام وظیفه بود که در اواخر سال ۱۳۸۱ بازنشست شده و صرفاً به کار نویسندگی مبادرت کرد.

نخستین اثر رضی زاده تألیف کتاب مجموعه داستان « آن اتفاق… » بود که در سال ۱۳۴۸ در عنفوان جوانی اقدام به چاپ آن نموده است. « در ظلمات روز » دومین کتاب این نویسنده در سال ۱۳۷۰شامل چند مقاله و داستان  به دست چاپ سپرده شد.مقالات و داستانهایی خواندنی و درخور تأمل. سومین کار هنری این نویسنده « بر سایه باد » نام داشت که مجموعه ی پانزده داستان در زمینه ی مسایل فقر اقتصادی و اجتماعی بود. این مجموعه در سال ۱۳۷۱ به زیور طبع آراسته شد. « کفرستان » اثر بعدی رضی زاده بود که به سال ۱۳۷۴ راهی بازار نشر شد. در این مجموعه مشکلات فرهنگی و بی کاری و ناداری مردم به تصویر کشیده شده است. پنجمین مجموعه ی این شاعر و روزنامه نگار ، عنوان « تصویر خیال » را بر پیشانی دارد که از رویدادها و حوادث قبل و بعد از انقلاب اسلامی ، پرده برمی دارد. این کتاب در سال ۱۳۸۱ توسط انتشارات سوره مهر سازمان تبلیغات اسلامی تهران به چاپ رسید. نویسنده واقعیت ها و شاعر امیدها « آسمان دودی » ششمین مجموعه داستان اکبر رضی زاده است، که حرفهای گفتنی تازه و بدیعی را در دل دارد. تاریخ نشر آسمان دودی، سال ۱۳۸۵ می باشد.

وی در مقدمه کتاب در  ظلمات روز  نوشت:«من یک بازیگرم. یک هنرپیشه ی آماتور. صحنه ی تئاتری که در آن اجرای نقش می کنم، کوچه و خیابان است. تئاترخیابانی! تنها تفاوتی که من با یک بازیگر حرفه ای دارم این است که: او زمان و کیفیت پایان بندی نمایش را پیشاپیش می داند، ولی من نه از زمان پایان نمایش خبر دارم، و نه از اتمام و چگونگی آن!…»

از فعالیت های فرهنگی و ادبی وی می توان به تاسیس « کانون قصه » در باغ غدیر اصفهان ، سال های ۷۰ و ۷۱ . نفر ششم در مسابقه ی داستان نویسی محله جوانان امروز در سال ۱۳۷۰ ، نفر سوم در پنجمین جشنواره مطبوعات استان اصفهان در رشته « مقاله نویسی » در سال ۱۳۸۹ ،همکاری قلمی با نشریات : جوانان امروز ، ماهنامه روزگار وصل ، ماهنامه ادبیات داستانی ، مجله ایران دخت ، ماهنامه اهل قلم ، ماهنامه صدای پای آب ، روزنامه جام جم ، هفته نامه نوید اصفهان ، هفته نامه اولیاء اصفهان ، روزنامه نسل فردا ، روزنامه اصفهان امروز و.. اشاره کرد.

شعر زیبای « چشم هایش را بست » یکی از سروده های وی است:

چشمهایش را بست

از سفرآمده بود

سفری دور و دراز سرزمینی معهود

چشمهایش را بست

آسمان آبی بود خواستم بنشیند خواب رفت، اما زود چشمهایش را بست

همه اش بود به خواب شاید اقبال من ست این چنین نحس و خراب

چشمهایش را بست از سفر آمد و خفت بهر تنهایی دل سخنی هیچ نگفت

چشمهایش را بست از ازل بود سراب بخت سرگشته ی من مثل موجی است بر آب

چشمهایش را بست ای دو صد نفرین باد بهر این بخت پلید صد هزاران فریاد

چشمهایش را بست ای در این عمر کبود وقت جان کندن من کاش در بسته نبود!!!

آیین تشییع وی روزجمعه ۶ اسفند از ساعت ۱۰ صبح در قطعه نام آوران باغ رضوان برگزار می شود.

عکس از:نازنین بنیادی

 

WhatsApp Image 2022 02 25 at 12.33.32 AM

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.