تحلیلی بر اشعار مولانا بر اساس زیباییشناسی ادبی
هنجارشکنی حیرتانگیز مولانا در غزلسرایی
به گزارش چکامه سرا، این استاد ادبیات فارسی در نشست زیباییشناسی در ادبیات فارسی که به همت دفتر تخصصی ادبیات و زبان مرکز آفرینشهای ادبی قلمستان برگزار شد، با اشاره به جایگاه غزلیات شمس در شعر فارسی اظهار داشت: از زمانی که اشعار عربی یا شعر هجایی وارد زبان ما شد، موسیقی کلام به عنوان نخستین ابزار در ادبیات ما شناخته شد.
وی افزود: موسیقی شعر در ساده ترین شکل، خود را با وزن و قافیه نشان میدهد. ما موسیقی را تکرار منظم لذت بخش صدا میدانیم، این تکرار گاهی با یک ساز و گاهی با کلمات پدید میآید.
وی با اشاره به «تکرار» به عنوان مبنای موسیقی گفت: وزن، از بدیهیات شعر فارسی است و تا دهه ۳٠ که احمد شاملو وزن را از شعر کنار گذاشت، وزن بخش ثابت شعر فارسی به شمار میرفت.
وی با اشاره به وزن در اشعار نیما یوشیج ادامه داد: شعر نیما دچار تلاطم است، یعنی مصرعهای کوتاه و بلند زیادی درون خود دارد. ویژگی این نوع شعر، نبود یکنواختی است. یکنواختی در اشعار شعرای مختلف ویژگی مثبت یا منفی نیست و برای هر کدام یک شاخصه خاص محسوب میشود.
کاکاوند تصریح کرد: ما در شعر فارسی دلبسته وزن بودیم و این وزن که از لوازم شعر هست را شاملو کنار گذاشت، به همین علت است که میگوییم شاملو در حوزه شعر فارسی دشمن زیاد دارد.
وی خاطرنشان کرد: تمام مصرعهای یک اثر باید از وزن و قافیه یکسان برخوردار باشند. با توجه به جایگاه وزن و قافیه، نوع شعر را تشخیص میدهیم و قالب آن را میشناسیم.
این استاد ادبیات فارسی تصریح کرد: مولانا یکی از عجایب ادبیات ماست زیرا غزل سروده اما قالب غزل را رعایت نکرده است. مولانا قالب را شکسته و از آن عبور کرده است، خود نیز در اشعارش به این قالبشکنی و گذر از ویژگیهای کلامی معترف است.
وی با بیان اینکه در غزلیات شمس، چندین غزل وجود دارد که قافیه رعایت نشده است، گفت: سوال این است که چرا متوجه این گذر از قالب غزل در اشعار مولانا نمیشویم. وظیفه شاعر غزل سرا این است که مصرع اول با مصرعهای زوج هم قافیه باشد، اما مولانا گاهی از وظیفه خود گذر کرده است.
کاکاوند افزود: قافیه میانی را شاعر بنا به ذوق خود در شعر اضافه میکند که در اشعار مولانا این نوع از قافیهها را زیاد مشاهده میکنیم.
وی با بیان اینکه سعدی هیچ وقت هنجارها را نمیشکند و شعر تربیتی میگوید، ادامه داد: شورشی بودن مولانا در مقابل تربیتی بودن سعدی وجه تمایز این دو شاعر بزرگ است.
این استاد ادبیات فارسی بیان کرد: مصوتهای بلند، کلام را باشکوه میکند و بیش از سایر صداها باید برای آن انرژی گذاشت. این مصوتها ضرباهنگ زبان را کند میکنند و به این ترتیب سبب ایجاد بار عاطفی در متون عاطفی و ایجاد بار حماسه در متون حماسی میشود.
وی ادامه داد: در شعر سعدی تمام ارکان جمله در سر جای خود قرار دارد در حالی که در اشعار فردوسی جایگاه کلمات جابجا میشود. این نشان دهنده روحیه حماسی و شجاعت شاعر است. سعدی نظم قراردادی را رعایت میکند و در پر آشوبترین مقطع تاریخ ما، شخصی سازگار در ادبیات فارسی است. بنابراین روحیه سعدی متناسب با معلمی و نظم است و از او هنجارشکنی نمیبینیم، اما در اشعار مولانا با غزلیات عجیب و غریب روبرو میشویم.
کاکاوند افزود: در اشعار حافظ نیز هرچه میبینیم نتیجه دیگری دارد و این ناشی از شخصیت حافظ در اشعار اوست. این تفاوتها البته نشان دهنده برتری آنها بر هم نیست بلکه هر کدام شخصیتی منحصربه فرد در ادبیات ما هستند.
وی گفت: مولانا قواعد و عادات سخن را به هم میزند، این یک مرتبهای در جان اوست و اینجا از تعریف یک شاعر جدا میشود. هنجارشکنیهای مولانا گسترده است و همه این ویژگیها ناشی از اتفاقاتی است که در روح او میافتد. قصد مولانا نوآوری و شگفت زدگی ما نبوده بلکه او با جهانی روبروست که ما تجربه آن را نداریم.
این استاد ادبیات فارسی تصریح کرد: مولانا زبان عامیانه را به غزلیات خود وارد کرده است، در شعر او گاهی پارادوکس را نیز شاهد هستیم.
وی بیان کرد: در اشعار مولانا حال از بیخود شدن را بارها مشاهده میکنیم، او به دنبال نوآوری نیست و در حال بیان خود است. چون خود او مشابهی در بیرون ندارد و ما درکی از حال او نداریم بنابراین ابیات و غزلهایی از او میخوانیم که متوجه معنی و مفهومش نمیشویم.
کاکاوند با بیان اینکه هنگام خواندن ابیات مولانا دچار حیرت میشویم، گفت: آنچه در اشعار او توصیف میشود برای ما باورکردنی نیست اما با حوادثی در عالم معنا روبرو شده که فقط با چنین کلمات و ابیاتی توانسته آنها را شعر تبدیل کند
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰